چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
چه امکان است بیدل منعم از غفلت برون آید
هجوم خواب خرگوش است یکسر شیر قالی را
فیض این گلشن چه امکان است بیدل کم شود
سایهٔ گل چون پریشان شد بهار سنبل است
دل چه امکان است بیرون آید از دام امل
مهره بیدل در حقیقت مار را جزو تن است
در سفر یار است و صحبت قائم است
فرد ره گیر است و ملت قائم است
عشق جانان جوهر جان آمده است
لاجرم از خلق پنهان آمده است
باز آ که فراق جان گداز آمده است
اندیشهٔ مردنم فراز آمده است
پس نه ذکر است آنکه وسواس است
نیست آن فربهی که آماس است
چشمان تو با فتنه بجنگ آمده است
ابروی تو غارت فرنگ آمده است
میی گو چو آب زلال آمده است
بهر چار مذهب حلال آمده است
آتش که بطبع جان کداز آمده است
وز روی نهاد سرفراز آمده است