یَتِیماً ذا مَقْرَبَةٍ (۱۵) خاصّه یتیمی که خویشاوند بود.
أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ (۱۶) یا درویشی که در خاک افتاده بود.
آیا این شعر را می پسندید؟
dَjِdlhً bh lَrْvَfَةٍ (۱۵) ohwّi djdld ;i o,dah,kn f,n.
أَ,ْ lِsْ;ِdkhً bh lَjْvَfَةٍ (۱۶) dh nv,dad ;i nv oh; htjhni f,n.