برقع ز عارض برفکن یک صبحدم، تا جاودان
گردد فرامش صبح را، خورشید تابان در بغل
آیا این شعر را می پسندید؟
fvru c uhvq fvt;k d; wfpnl، jh [h,nhk
'vnn tvhla wfp vh، o,vadn jhfhk nv fyg