سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

تو از غایت دلبری، بی نظیری

من از دولت عاشقی، بی قرینم

مکن بر مردمِ عاشق ملامت

که بیش از عاشقی کامی ندارد

گفته بودم که دل به کس ندهم

حذر از عاشقی و بی خبری

لبیک عاشقی بزنم در میان کوه

وز حال خویش عالمیان را خبر کنم

گفتگوی عاشقی لاحول بی دردان بود

عقل نتواند شنیدن داستان عشق را

مسکینم و کوی عاشقی منزل من

مسکین من و دیگر دل بی حاصل من

کرده در کوی عاشقی بر باد

جان و دل را به مهر ایمنه شاد

سید ما رهنمای عارفیست

در طریق عاشقی بر جاده است

مرا تو گویی : بازیست عاشقی ، آری

شدست عشق تو بازی و لیک جان بازی

غم خور که ز عاشقی زبونم

می ده که ز بیدلی زبانم

تعداد ابیات منتشر شده : 510165